از خطبه های حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام است(در شکایت از اهل زمان خود):
ای مردم ما صبح کردیم(واقع شدیم)در روزگاری که(مردم آن)ستمکار و کفران کننده ی نعمت هستند،نیکوکار در آن بدکار شمرده می شود،و ظالم نخوت خود را می افزاید،از آنچه می دانیم بهره ای نبریم(بر وفق علم خود عمل نمی کنیم)و از آنچه نمی دانیم نمی پرسیم، و(براثر نادانی و نخوت)از بلای بزرگ نمی ترسیم تا اینکه به ما وارد شود پس(به عاقبت کار خود فکر نمی کنیم تا آنگاه که به بدبختی و بیچارگی مبتلا گردیم،در این زمان)مردم بر چهار صنفند: اول کسی است که او را از فتنه و فساد منع نمی کند مگر بیچارگی و کندی شمشیر و کمی مال او.
دوم کسی است که شمشیر از غلاف کشیده و شر خود را آشکار ساخته سواره و پیاده(لشگریان)خویش را گرد آورده، برای فتنه و فساد خویش را آماده نموده،دینش را تباه کرده(از دست داده)است برای متاعی که به غنیمت برباید،یا برای سوارانی که پیشرو خود قرار دهد،(برای اظهار تبختر و بزرگی) یا برای منبری که بر آن بر آید(وبه مردم پیشواییش را نمایش دهد)و بد تجارتی است که خود را وبهشتی که خداوند آن را برای تو قرار داده بفروشی و به بهای آن دنیا را بگیری.
سوم کسی که دنیا را به عمل آخرت(تظاهر به عبادت و بندگی)می طلبد و آخرت را به عمل دنیا(زهدو تقوا و عبادت حقیقی)خواهان نیست.خود را با وقار و طمانینه نشان می دهد(مانند پرهیزکاران تواضع و فروتنی از خود ظاهر نموده)و گام خویش را نزدیک به هم گذارده(مانند مردم بی اذیت و آزار در راه رفتن آهسته آهسته قدم بر می دارد)و(برای عبادت و بندگی) دامن جامه اش را جمع کرده به سرعت تمام راه می رود، و خود را برای امین قرار دادن و مورد وثوق گشتن (نزد مردم به زهد و تقوا)آراسته نموده، و پرده ی خداوند(راه دین و شریعت) را وسیله ی معصیت قرا داده(خود را به لباس دین جلوه داده با حیله و تزویر برای صید متاع دنیا و جلب مال و دارایی در راه مردم دام افکنده).
چهارم کسی است که بر اثر حقارت و پستی و نداشتن وسیله ای که به مقام ریاست برسداز خواستن آن مقام خانه نشین گردیده است و چون دسترسی به آرزوهای خود ندارد به همان حالی که مانده خویش را قانع نشان داده به لباس اهل زهد و تقوی زینت می دهد، و حال آنکه نه در اندرون خود که شب آرام می گیرد و نه در بیرون که روز به سر می برد(هیچ وقت) اهل قناعت و زهد نیست.
و مردانی چند باقی مانده اند که یاد روز بازپسین چشمهای ایشان را(از لذات دنیا)پوشانده است، و از بیم آن روز اشک شان جاری است،پس بعضی از آنها رانده و رمیده اند(بر اثر انکار منکر یا مشاهده ی کارهای ناشایسته از میان مردم بیرون رفته یا منزوی شده اند) و جمعی ترسناک و خوار، و برخی خاموش و دهن بسته مانده اند(که نمی توانند حق را آشکار کنند)و بعضی از روی اخلاص و راستی(مردم را بهحق)دعوت می کنند(یا آنکه خدا را از روی اخلاص خوانده آمرزش می طلبند)و گروهی(بر اثر جور ستمکاران) اندوهگین و رنجورند، و تقیه و پنهان شدن (از دشمنان) ایشان را گمنام کرده(به طوری که هیچ کس آنها را نمی شناسد) و ذلت و خواری آنان را فراگرفته ، پس ایشان در دریای شور فرو رفته دهانشان بسته و دلشان زخم دار است،و مردم را پند داده اند تا اینکه ملول و رنجیده شدند(چون به سخنان آنها گوش نداده اعتنایی به ایشان ننمودند)و بر اثر مخلوبیت ذلیل و خوار گشته کشته گردیدند تا اینکه کم شدند،پس باید دنیا(ی که رفتارش با نیکان چنین بوده)در نظر شما کوچک تر باشد از تفالله ی برگ درخت سلم(درختی است در بیابان که برگ آن در دباغی به کار می رود) و از خرده ریزه ای که از مقراض می افتد(هنگام مقراض کردن پشم گوسفند و مانند آن)و پند گیرید(تنبیه شوید)از احوال پیشینیان(رفتند و بهجزای اعمالشان رسیدند)پیش از آنکه آیندگان از حال شما پند گیرند، و رها کنیددنیا را که مذموم و ناپسندیده است، زیرا دنیا به کسی که پیش از شما به آن علاقه و دوستی داشته وفا ننمود.
منبع:نهج البلاغه-خطبه ی 32 -صص 104-105-106
دنیای ما (http://donyayema.blog.ir)
در خدمت انسان (http://darkhedmateensan.blog.ir )
علم و اندیشه (http://elmoandisheh.blog.ir )
برای زندگی (http://barayezendegi.blog.ir )