دل من از قِصه غُصه زخم ها دارد نشان که در شهر خود غریبانه ماندست و بی نشان
هر که وارد شهر ما شــــــد در اول قصه دلم را به تیـــر دوستی کـرد زخمــــی نشــــان
دل من از قِصه غُصه زخم ها دارد نشان که در شهر خود غریبانه ماندست و بی نشان
هر که وارد شهر ما شــــــد در اول قصه دلم را به تیـــر دوستی کـرد زخمــــی نشــــان
لذتی دارد این دانش آموختگی گر نباشد بیـــــــکاری و گشنگی
زندگیمان بسی زیباتــــــر شود گر نشیند تلاش به جای خفتگی
منبع: از لابه لای شعرهایم
دلم در عالم هستی شوق زندگی دارد کمی زندگـــــی با ذوق بالنــدگی دارد
در این دنیـــــــــــای نامـــردی بـــاز هـــم هست بعضی ها که فوق مردانگی دارد
تمامی حقوق وب برای مشاوره مدیریت محفوظ است
هرگونه کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است