مشاوره مدیریت

هیچ جامعه ای بدون مدیریت پیشرفت را تجربه نکرده است

مشاوره مدیریت

هیچ جامعه ای بدون مدیریت پیشرفت را تجربه نکرده است

آخرین نظرات
  • ۲۰ شهریور ۹۴، ۱۵:۵۸ - علی ...
    دقیقا

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زبان و ادبیات» ثبت شده است

من به چشم خویش دیدم رابطه  

لِه نمود زیر پایش قانون و ضابطه

ظلم و ستم را فقط جبران حق شوید  

نه آنکــه کسی با زبانش توبه گوید

فکر و اندیشه ام شروع می کند بر شکفتن  

گر قانع باشم بر یکی گفتن و هزاران شنفتن

این روز ها گوش ما حرف حق را خواستار نیست   اندر این دوران مظلوم و بیکس را جز خدا یار نیست

سالها دنبال عدل و حقیقت گشتیم ما ولی در نهایت   دیدیم عدل و حقیقت را کسی بر کسی بدهکار نیست

کار خویش خود کن نداشته باش از کسی انتظاری   چون همه مشغول کار خویشند چون تو بیکار نیست

کار و پــــول و امتیاز جمله مال بعضـــی هاست   همه به فکر خویش است و کسی به فکر اغیار نیست

در گفتار بهشت و جهنم را همی دو چندان گوییم   و لیکن در عمل کسی ترســــان ز جهنم و نار نیست

احساسمان پر است از کمک به مظلوم و ضعیف   ولی در عمل نمونه ای کمک به ضعیف و بیمار نیست

فرارسیدن سالروز شهادت جانگداز حضرت زینب کبری سلام الله علیها بر همه ی دوستداران

اهل بیت علیهم السلام تسلیت باد.

ز صبر پرسیدند تو را نام آشنا در جهان کیست   گفت آشنای نام آشنای من زینب و زینبی است

پرستار طفلان عاشورا با آن همـــه مصائبـــش   زاده ی فاطمه دخت نبـی هــــم دخت علی است

منم دریاچه اورمیه که از آب خالی می شوم   حیات اطرافم و هم خودم روبه زوالی می شوم

گر نکنند مسئولین فکر اساسی  بر حال من   شدیدا دچار اضطراب و افسرده حالی می شوم

مظلومانه حالش خشمگین است تولید ما   کــه قربانی اجناس چین است تولید ما

گر فکری به حـــــال تولیدمان نکنیـــــم   باز هم روزگارش همین است تولید ما

آنچه در غیاب کسی گوییم غیبت است   آنچه از خود درآریم و گوییم تهمت است

از این دو شدیدا بپرهیزیـــم که چـــون   اهل غیبت و تهمت بری از رحمت است

ای جـوان دور باش از این سیگار و سیگاری   چه خیری رسد زآن به تو به جز انواع بیماری

نتیجه گشته توسط دانشمندان علـــــم و حکمت   که عاقبــــــــت سیگاری اعتیاد است و خواری

علی بود آن بزرگ مرد خدا   شیعیان را بود وی اولین مقتدا

هم او بود شهید محراب و نماز   هم او بود اهل دل و راز و نیاز

دردِ دردمنـــــــدان کسی فهمـــــــد کــــه خود اهــــلِ درد است  

نه آنکس که مرفه می زیستد و فارغ از هرگونه درد است

ترســم از روزی کـــه اعمال خوبــم کم گردد  

هم به انسان بی گناهی به دست من ستم گردد

امان از دست بیکاری و عوارضش

  با این همه عوارض پنهان و بارزش

کتاب اســـت آن دوســـت نــاب ما   در تاریکی ره هدایتگر و مهتـاب ما
او شِکـــــوه دارد از ما و استـاد ما   چون که رفته است ز قلب و یاد ما

غریبانه ماندست در کُنجی کتـــاب   دلگیر ما و شما این دوســـت نـاب
وقتش رسیده است یاد کتابی کنیم   به هجران او بی صبر و تابی کنیم
این کتاب دوست مهربــان و ناز ما   هــم هدایتگــر و هم راز پرواز ما
پس دگرسخن کنم کوتاه گویـم کتاب   انتظار ما می کشد بی صبـر و تاب

من و زندگی با این همه لطف و صفا   سختی زندگی و دوری مامان و بابا

مادر یعنی عشق زندگی

پدر یعنی روح بالندگی

تمامی حقوق وب برای مشاوره مدیریت محفوظ است

هرگونه کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است